مزرعه فیلم

بررسی فیلم نامه ها سینمای دنیا

مزرعه فیلم

بررسی فیلم نامه ها سینمای دنیا

این وبلاگ در مورد بررسی فیلم نامه ها و بررسی امتیاز فیلم ها و بازیگران برجسته در سینمای دنیا است.

بایگانی
آخرین مطالب

فیلم سینمایی Dunkirk

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۱۴ ب.ظ | alireza mohammadi | ۰ نظر

نقد و بررسی Dunkirk

نبرد " دانکرک " در جنگ جهانی دوم، از جمله رویدادهایی است که هنوز واقعیت های آن به درستی مشخص نشده چراکه مجموعه ای از اتفاقات عجیب و غیرقابل انتظار در آن رخ داد که تاریخ نویسان نتوانسته اند دلیل منطقی برای آن بیابند. نبرد دانکرک از نقطه ای آغاز شد که ارتش آلمان نازی پس از پشت سر گذاشت خاک بلژیک و هلند، سربازان ارتش های فرانسه و بریتانیا را غافلگیر و محاصره کردند. در این شرایط، ارتش بریتانیا که شامل حدود 400 هزار سرباز می شد، راهی جز تسلیم شدن یا رفتن به سوی شمال فرانسه و حضور در منطقه ای ساحلی به نام دانکرک نداشتند. این منطقه ساحلی فاصله اندکی با خاک بریتانیا داشت و سربازان امید داشتند تا بتوانند توسط کشتی هایی که از خاک بریتانیا ارسال می شود، از مهلکه خارج شوند و به دست نیروهای آلمانی نیفتند.

 

تعریف از خود نباشد، ولی یکی از چیزهایی که سعی می‌کنم همیشه در بررسی یک فیلم در نظر بگیریم عدم نتیجه‌گیری عجولانه است. همیشه این احتمال را می‌دهم امکان دارد فیلمی که این همه مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است حتما نکته‌ای دارد که من متوجه‌اش نشده‌ام. حتما من کوچک‌تر از آنی هستم که متوجه آن نشده‌ام. شاید سواد و اطلاعات پایین من است که باعث شده نتوانم فلان فیلم را درک کنم. همیشه این احتمال را در نظر می‌گیریم و سعی می‌کنم فیلم را جدی‌تر مطالعه کنم. بعضی‌وقت‌ها دلیل پیدا می‌شود. اما آیا آن دلیل به اندازه‌ی کافی قوی است که نظرم را درباره‌ی فیلم عوض کند و کاری کند تا از زاویه‌ی دیگری آن را دیده و ارزش واقعی‌اش را کشف کنم؟ بعضی‌وقت‌ها بله و بعضی‌وقت‌ها نه. «دانکرک» در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد. یعنی می‌توانم درک کنم که چرا اکثر منتقدان و تماشاگران دنیا از «دانکرک» به عنوان یک شاهکار بی‌بدیل و یکی از بهترین فیلم‌های جنگ جهانی دوم سینما یاد می‌کنند، اما با آنها موافق نیستم. فکر می‌کنم دلایلی که آنها برای چسباندن این صفات زیبا به فیلم دارند درست نیست. نتیجه نداده است. اینکه فیلمی بخواهد کار متفاوتی انجام دهد یک چیز است، اما اینکه در آن کار موفق می‌شود چیزی دیگر. در اولی سازنده را را به خاطر تلاشش تحسین و سرزنش می‌کنیم، اما در دومی شاهد یک غافلگیری بزرگ هستیم. «دانکرک» در گروه اول قرار می‌گیرد.

نولان با «دانکرک» می‌خواهد دست به حرکت غیرمنتظره‌ای بزند. خیلی هم خوب. دستش هم درد نکند. اما آیا این کار به نتیجه‌ای غیرمنتظره منجر شده است؟ ابدا. «دانکرک» بدون‌شک یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های جنگی‌ای است که دیده‌اید. اما آیا «متفاوت‌ترین» به معنی «بهترین» هم است؟ نه. نولان سعی کرده یک سری از کلیشه‌های سینمای جنگ و حتی سینمای خودش را درهم‌بکشند و زیرپا بگذارد. برای شروع داستانی را انتخاب کرده که نه درباره‌ی حمله و مبارزه و شکستن جبهه‌های دشمن، که درباره‌ی عقب‌نشینی و فرار و گریز از مهلکه است. داستانی که نه درباره‌ی زجر کشیدن یک سری قهرمان بامزه و باحال برای زدن به دل دشمن، که درباره‌ی زجر کشیدن یک سری سرباز جوان معمولی گرسنه و خسته است. داستانی که نه درباره‌ی قهرمان‌بازی، که درباره‌ی بقا با چنگ و دندان است. فیلم‌های جنگی بعضی‌وقت‌ها حسابی وراج و پرحرف هستند. از دیالوگ‌های رد و بدل شده بین سربازان گرفته تا درگیری‌های لفظی. اما نولان در «دانکرک» این کلیشه را هم نادیده گرفته است. حالا با فیلمی طرفیم که کل دیالوگ‌های مفیدش (منهای دستوراتی که خلبان‌ها و دیگران به یکدیگر می‌دهند) خیلی خیلی اندک است؛ موضوعی که در تضاد با یکی از عناصر سینمای خود نولان که بعضی‌وقت‌ها پر از دیالوگ‌های توضیحی می‌شود قرار می‌گیرد. همچنین اکثر فیلم‌های جنگی از ساختار سه‌پرده‌ای آشنایی پیروی می‌کنند که آغاز، میانه و پایان آشکاری دارند. اما نولان سعی کرده تا با «دانکرک» ساختار داستانش را پنهان کند. سعی کرده فیلمی بسازد که از یک سکانس طولانی و بزرگِ یک ساعت و چهل دقیقه‌ای تشکیل شده است. فیلمی که کاراکترهایش در یک مسیر صاف جلو نمی‌روند تا در قصه پیشرفت کنند. بلکه داستان همچون میدان فوتبالی است که همه‌ی اتفاقاتش، آن داخل می‌افتند.

عظمت فیلم دانکریک

صحنه های فیلم بسیار زیبا هستند. دیدن این فیلم بر روی پرده سینما به شدت توصیه می شود ولی حیف که بستری درست برای دیدن آن در کشورمان محیا نیست. با این وجود در هر ابعادی که دانکریک را ببینید متوجه عظمت صحنه های آن می شوید. عظمتی که مثل فیلم هایی همچون تروا یا ارباب حلقه ها به صورت دیجیتالی پدید نیامده است و بسان روال کارهای نولان همگی به صورت طبیعی و واقعی طراحی و ساخته شده است. این شکوه و عظمت صحنه پردازی فیلم با تکنیک فیلمبرداری آیمکس نیز ترکیب شده که منجر به خلق شگفت انگیز ترین صحنه های یک فیلم جنگی تا کنون شده است.

گرچه در صحنه های جنگی فیلم خبر آنچنانی از ماهیت اکشن و ژانر اکشن و قهرمان بازی فیلم های این چنینی نیست. در همین صحنه های عظیم حتی تلخی و ناامیدی و از همه مهم تر ترس موج می زند. فیلمبردای تک تک سکانس‌های دانکریک برای خود یک واحد سینمایی کامل از مبحث فیلمبرداری هستند. به‌ویژه صحنه‌های فیلمبرداری هواپیماهای جنگی که مشقت و سختی جنگ با این هواپیماها را به‌خوبی نشان تماشاگر می‌دهد. زاویه دید دوربین برای نشان دادن عظمت صحنه‌های گرفته شده و دکور فیلم در بهترین جا قرار دارد و عوض شدن پی در پی آن نه تنها سرگیجه آور نیست بلکه کاملا مخاطب را در صحنه غرق می‌کند.

معمایی در تاریخ

واقعه دانکریک، خود در تاریخ به‌شکل معمایی تاریخی جنگی همیشه باقی مانده است. ۴۰۰ هزار سرباز بریتانیایی در یک ساحل محاصره نازی‌ها هستند. دورتادور آنان را دشمن گرفته و هیچ راه فراری جز کانالی که در دریای روبه‌روی‌شان است ندارند. عمق کوتاه آب ساحل باعث شده کشتی‌های نیروی دریایی و عظیم نتوانند برای کمک به آنان کاری کنند. در نتیجه مردم شهرهای اطراف، با قایق‌های تفریحی‌شان به سمت این سربازان می‌روند.

عجیب‌ترین نکته این واقعه دستور هیتلر برای توقف و نکشتن این سربازان است. تا به امروز نیز به‌طور دقیق مشخص نشده که چرا هیتلر دستور قتل عام این همه سرباز بریتانیایی را نداد زمانی‌که به‌راحتی می‌توانست با این‌کار بریتانیا را به زانو در بیاورد. البته فیلم اصلا وارد این زاویه ، معما و بحث‌های سیاسی آن نمی‌شود. دانکریک ساده‌تر از این‌هاست.

روایت‌های یک جنگ سیاه

داستان فیلم در حقیقت روایت سه زاویه از این واقعه است. یکی از دید خشکی و ساحل و یکی از زاویه خلبانان و هواپیماهای جنگی و دیگری از زاویه دریا و یک قایق تفریحی که به سمت دانکریک در حال پیشتازی است. این روایت‌های چندگانه از یک روز جنگی، گیمرها را یاد بازی جنگی بسیار موفق « بتلفیلد ۱» می‌اندازد. یک بازی کامپیوتری بسیار پرفروش که از قضا جنگ را از زوایای گوناگون روایت می‌کرد و این نوآوری‌اش باعث تحسین همگان شده بود. البته ساخت دانکریک، پیش از عرضه بازی شروع شده بود و معلوم است هیچ‌کدام از این دو اثر هنری از یکدیگر الهام نگرفته‌اند اما خلاقیت در هر دوی آن‌ها در صنعت مخصوص به خودشان موج می‌زند.

هر سه روایت داستانی مجزا داشته که ربط چندانی به هم ندارند و مساله جنگ آن‌ها را به یکدیگر متصل کرده است. فضای فیلم جدید نولان کاملا خشن و جنگی و مردانه است به‌طوری که نه بازیگر زنی در فیلم وجود دارد و نه حتی صدای نازک یک زن در آن شنیده می‌شود. سرباز باقی مانده در بین ۴۰۰ هزار سرباز گیج ، مبهوت و نا امید که «تامی» نام دارد توسط نابازیگری مشهور نقش آفرینی می‌شود. فردی به نام «هری استایلز» که پیش از این فیلم، با گروه موسیقی وان دایرکشن شناخته می‌شد. او و دیگر نابازیگران فیلم بدرستی کار خود را انجام دادند. آن ها در سیاهی فیلم می‌درخشند و بازی یکدست و خوبی از خود به اجرا می‌گذارند.

برگ برنده بازی‌ها «تام هاردی» است. بازیگری که باز هم مثل اثر قبلی نولان، یعنی بتمن قیام می‌کند در 95 درصد صحنه‌های فیلم پشت یک نقاب قرار گرفته و خلبانی می‌کند؛دیالوگ خاصی نیز به زبان نمی‌آورد. تمام بازیگری تام هاردی در چشم‌هایش خلاصه شده که به سبب همان فیلم سوم بتمن، در این‌کار مهارت پیدا کرده است. بازیگر و یاور همیشگی نولان «سیلین مورفی» نیز در سکانس‌های قایق تفریحی حضور دارد که مانند دیگر لحظات روایت فیلم داستانی تراژدی را در آخر رقم می‌زند.البته نوع تراژدی در فیلم نولان مثل دیگر فیلم‌های جنگی نیست.

در اینجا خبری از صحنه‌هایی که اشک مخاطب را در بیاورد یا او را به زور مسائل خانوادگی و رفاقتی بین سربازان منقلب کند نیست؛ بلکه تماشاگر مثل تمامی سربازان داخل فیلم، از این جنگ و اتفاقات پیرامون آن می‌ترسد. موسیقی پس‌زمینه فیلم که در تمام مدت زمان ۱۰۶ دقیقه‌ای آن جاری‌ است این استرس و وحشت را به تدریج در خون تماشاگر می‌جوشاند. موسیقی که با گامی یک ضرب و ریز ساخته شده و در تمام سکانس‌ها با گلوله‌ها و صدای فریاد و امواج آب یکی می‌شود. موسیقی مثل آثار جان ویلیامز، در فیلم‌های«اسپیلبرگ» حماسی نیست بلکه مثل ماهیت جنگ و گلوله‌های آن زیر پوستی نفوذ می‌کند.

« دانکرک » معنا و مفهوم واقعی جنگ ویرانگر را به مخاطب انتقال می دهد تا مخاطب از آن دلزده شود و سودای جنگ آوری را برای همیشه در درون خویش خاموش کند. « دانکرک » تجربه ای بی نظیر از یک فیلم سینمایی را در اختیار مخاطبین قرار می دهد. تجربه ای که پس از سالها نیاز شدید به تماشای آن در فضای سینما و مشخصاً سینماهای IMAX را می طلبد. فیلم جدید کری ستوفر نولان اینبار تمام ویژگی های موفقیت در فصل جوایز اسکار را داراست و به نظر می رسد که کار سختی برای موفق شدن در تمام رشته های اصلی نداشته باشد. قطعاً هیچ فیلمی در تاریخ سینما به اندازه « دانکرک » در ارائه یک تصویر واقعی از جنگ موفق نبوده و به راحتی می توان نام فیلم در رده آثاری قرار داد که می بایست سالها در کلاس های فیلمسازی به عنوان نمونه تدریس شود و از دستاوردهایش تقدیر شود. بطور خلاصه می توان گفت که اکران « دانکرک » تقریباً وضعیت فصل جوایز اسکار امسال را تعیین کرده است. « دانکرک » قطعا بهترین فیلم کریستوفر نولان تا به امروز است. (دانلود فیلم با لینک مستقیم)

واقعه دانکرک در سالهای بعد توسط بریتانیا به عنوان یک رویداد مقدس نامگذاری شد و نماد شجاعت و ایستادگی سربازان در جنگ جهانی دوم. اما بسیاری از تاریخ نویسان و البته فرماندهان آلمانی معتقد بودند که شخصِ هیتلر هرگز علاقه ای به تسخیر بریتانیا نداشت و با جلوگیری از قتل عام سربازان بریتانیا در دانکرک قصد داشت این پیغام را به حکومت بریتانیا مخابره کند که هدف آلمان ها  شوروی است و نه بریتانیا!

ایده ساخت یک فیلم سینمایی براساس نبرد دانکرک سالها پیش در اوج دوران جوانی به ذهن کریستوفر نولان رسید اما وی در نهایت تصمیم گرفت تا پس از ساخت فیلم « بین ستاره ای » به سراغ آن برود و نخستین اثر جنگی - تاریخی خود را مقابل دوربین ببرد؛ اثری که کوتاه ترین فیلم کریستوفر نولان در دوران فیلمسازی اش می باشد و تمایز ویژه ای با دیگر آثار ساخته شده از او دارد.

داستان فیلم از سه زاویه مختلف زمین، دریا و آسمان روایت می شود و نولان در این اثر قصد داشته نبرد دانکرک را از دیدگاه و منظرهای مختلف روایت نماید. نخستین دیدگاه مربوط به ساحل دانکرک و سربازان گرفتار شده، دومی مربوط به پرواز جنگنده های بریتانیا به سمت ساحل دانکرک و سومی نیز سفر قایق های بریتانیایی برای تخلیه سربازان بریتانیایی می باشد. اما عمده داستان اصلی فیلم توسط سربازی به نام تامی ( فیون وایتهد ) روایت می شود که عاجزانه به دنبال فرار از ساحل دانکرک است اما هربار مجددا به ساحل بازی می گردد و...

این در حالی است که سکانس تلاش آن دو سرباز در ابتدای فیلم برای رساندن یکی از مجروحان به کشتی‌ای که در حال ترک اسکله است، گوشه‌ای از همان چیزی را که این فیلم می‌توانست باشد نشان‌مان می‌دهد. اما هیچکدام از اینها نمی‌توانند از تاثیر منفی اشتباهات آماتورگونه و کمبودهای واضح این فیلم بکاهند. «دانکرک» داستان ندارد. اگر تمام بخش‌های غیرضروری‌اش را حذف کنیم، کل فیلم را می‌توان بدون اغراق در کمتر از ۳۰ ثانیه خلاصه کرد: شخصیت اصلی سوار قایق می‌شود، قایق غرق می‌شود. او سوار قایق دوم می‌شود، آن هم غرق می‌شود. او سوار قایق سوم می‌شود، آن قایق به انگلستان برمی‌گردد. همین قصه‌ی بی‌پیچ و تاب و تکراری درباره‌ی دو خط زمانی دیگر هم صدق می‌کند. نولان به خاطر اینکه می‌خواهد با زبان تصویر حرف بزند زبان کاراکترهایش را نبریده است، بلکه کاملا مشخص است در فیلمی که کاراکترها باید با هم ارتباط برقرار کنند، نولان آنها را از قصد لال کرده تا مثلا به خیال خودش تجربه‌گرایی کرده باشد. «دانکرک» به حدی بی‌مایه است که اگر اسم نولان روی آن نخورده بود، نمی‌توانستم آن را تا انتها تحمل کنم. بلاک‌باستر تجربه‌گرا می‌خواهید که همین امسال عرضه شده باشد؟ «جنگ برای سیاره‌ی میمون‌ها» را دریابید. ساخته‌ی مت ریوز (که خودش یکی از مریدان کریس نولان است) درماندگی و افسردگی و حس تهوع‌آورِ ناشی از جنگ را منتقل نمی‌کند که می‌کند. از نظر فرم فیلمسازی و روایت، ضد نظام آشنای هالیوود نیست که هست. به وسیله‌ی شخصیت‌های کم‌حرفش، داستانگویی نمی‌کند که می‌کند. از طریق سزار و نزدیکانش، تمام میمون‌ها را آن‌قدر دوست‌داشتنی ‌می‌کند که حتی مرگ سیاهی‌لشکرهای پس‌زمینه هم نفس‌تان را بند می‌آورد. داستان پیچیده‌ای را تعریف می‌کند که در آن شخصیت خوب و بد نداریم (در مقایسه با «دانکرک» که حس و حال یک فیلم سفارشی را دارد). سکانس حمله‌ی هلی‌کوپترها تبدیل به یک سمفونی دلهر‌ه‌آور از جنگ نمی‌شود که می‌شود. نولانی‌ترین بلاک‌باستر امسال توسط کسی به جز نولان ساخته شده است. امیدوارم استقبال غیرقابل‌درک اکثر منتقدان و فروش بالای «دانکرک» باعث نشود تا او در پروژه‌های آینده‌اش چنین روندی را ادامه بدهد. «دانکرک» یک سقوط آزاد کامل از بالای قله‌ای که نولان بر فراز آن ایستاده بود محسوب می‌شود. ببینیم آیا او دوباره می‌تواند این مسیر را به سمت بالا برگردد.

  • alireza mohammadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی